اگر با یک OCD زندگی می کنید، بخوانید
خبرنگاران - ترجمه از هدی بانکی: اگر می خواهید به کسی که دوستش دارید یاری کنید تا اختلال روانی اش کنترل گردد حتما باید سطح آگاهی تان را بالا ببرید تا بدانید چه باید بکنید و با چه چیزهایی قرار است روبرو شوید. علائم، محرک ها، گزینه های درمانی و ... چیزهایی هستند که باید بدانید تا تصویری از آنچه یک فرد دچار اختلال وسواس یا OCD با آن روبروست داشته باشید.
از تبادل نظر فرار نکنید و در خصوص موضوعات مختلف با او حرف بزنید تا هم شما گیج و آشفته نشوید و هم طرف مقابل تان احساس نکند که تنهاست و کسی او را درک نمی نماید. مراقب خودتان هم باشید. یاری به درمان فرد بیمار کار سختی است و شما احتیاج به راهکارهایی برای کاهش استرس و آرام سازی خودتان هم دارید.
روابط بین آدمها هرگز ساده نبوده است اما رابطه با کسی که از یک اختلال روانی رنج می برد می تواند واقعا پیچیده باشد و حتی گاهی صحبت کردن معمولی هم کار سختی بگردد.
کسی که اختلال وسواس فکری - عملی دارد، چه همسرتان باشد و چه فرزند و یا دوست نزدیک تان به هر حال سر کردن با چنین فردی احتیاجمند صبر، درک و آموزش است تا در خصوص چالش هایی که طرف مقابل تان با او روبروست بیشتر بدانید وهم بتوانید در فرایند درمان و کنترل، حمایتش کنید.
خوب است بدانید:
کسی که دوستش دارید، کسی که با OCD می جنگد، چه شما ببینید و چه نه، جنگ و جدال های اساسی در سرش در حال روی دادن است. ترس های او ممکن است ساده و یا حتی خنده دار به نظر برسد. اما برای آنهایی که با OCD زندگی می نمایند، اضطراب خاموش شان، افکار مدام در حال تکرارشان، تصاویری که در فکر دارند، گرایش های گیج نماینده و کابوس های جهنمی شان، هر روز آنها را تبدیل به جنگ و نبردی فراموش نشدنی می نماید. آنها را دوست داشته باشید و به آنها بگویید که باید بجنگند و می دانید که روزی پیروز خواهند شد. شاید آنها هرگز نتوانند زمین جنگ را کاملا ترک نمایند اما زره شان قوی تر شده و با داشتن شما در کنار خود می توانند به سمت آینده ای روشن تر، شادتر و آرام تر پیش بروند.
سطح آگاهی تان را بالا ببرید
وقتی ندانید فرد دچار OCD چه در سرش می گذرد چگونه می توانید به او یاری کنید؟ یا حتی بدتر؛ اگر او نداند چطور افکارش را برای شما شرح بدهد چه؟ وقتی پای کنترل و درمان به میان می آید، آموزش و آگاهی حرف اول را می زند. فهم بن مایه های مشترک و علائم OCD، تجربیات را بهنجار نموده و بینشی از جدال هایی که فرد بیمار با آنها روبرو است به شما می دهد.
اجازه بدهید در خصوص افکارش برای تان حرف بزند
یکی از سخت ترین کارها برای افراد دچار اختلال وسواس این است که افکاری را که درسرشان می گذرد شرح دهند. (افکار وسواسی)OCD به چیزهایی حمله می نماید که فرد بیمار بیشتر از همه دوست شان دارد، که معمولا موجب افکار ناراحت نماینده و ناهنجار در خصوص دوستان، اعضای خانواده و همسر فرد وسواسی می گردد. پس تعجب نکنید اگر در خصوص افکار عجیب و غریبش در خصوص شما با شما حرف زد (آغاز مکالمه در این موارد برایش بسیار سخت است) تعجب نکنید.
برای یک OCD، مورد قضاوت واقع شدن یک ترس بزرگ است. به او یادآوری کنید که با هم هستید و خوشحالید که حاضر است با شما حرف بزند. تبادل نظرهای کوچک شما بالاخره به تبادل نظرهای بزرگ تر تبدیل خواهند شد.
شکیبا باشید
فرد دچار اختلال وسواس از شنیدن یک چیز واقعا خسته شده است: این فقط یک تصور است. شاید از نگاه شما فقط یک تصور یا توهم باشد اما فرد وسواسی توانایی عجیب و مرموزی برای تبدیل یک تصور به یک مارپیچ ِ زندگی متحول کن دارد که می تواند قربانی اش را به ورطه های طولانی اجباری فکری و جسمی و روحی بکشاند. درد افراد وسواسی را کوچک و ناچیز تلقی نکنید. سعی کنید احساسش را بفهمید و با او همدلی کنید؛ نه اینکه احساس درماندگی اش را تشدید کنید.
هیجانات خیلی راحت می توانند بر روال مکالمه غلبه نمایند، مخصوصا اگر 500 بار همان مکالمه را تکرار نموده باشید اما حمایت شما باید بی قید و شرط باشد و درک و همدلی تان جریانی یکنواخت داشته باشد. افراد دچار اختلال وسواس فکری - عملی می دانند که این فقط یک تصور است، اما این تصور مزاحم مدام به آنها حمله می نماید و اگر وادرشان کنید این تصور را سرکوب نمایند فقط به آنها ثابت می کنید که در این نبرد تنها هستند. بابت هر فکری که آن را با شما درمیان می گذارند، هزاران جنگ درونی دارند که باید به آنها برسند، پس شکیبا و آرام باشید و درک کنید که آنها هم دوست دارند این تفکرات آزاردهنده، تکرارها و نشخوارهای فکری و دلهره ها و اضطراب ها دست از سرشان بردارند، حتی بیشتر از شما!
قوت قلب دادن گاهی می تواند مضر باشد
شاید به نظر برسد اینکه به فرد دچار اختلال وسواس بگویید که آدم خوبی است، نمی تواند به کسی آسیبی بزند و احمق و نامعقول نیست، کار خوبی است و نتیجه مثبتی دارد اما قوت قلب دادن کلامی می تواند آسیب زننده باشد و در بعضی موارد در فرایند درمان، اختلال ایجاد کند.
بگذارید این موضوع را پیچیده نکنیم زیرا این کار ِ شما نیست که دقیقا بدانید کجا و چگونه به فرد بیمار اطمینان خاطر و قوت قلب بدهید، مگر اینکه یک روانشناس باشید. چیزهایی که به آدم وسواسی می گویید می تواند افکار وسواسی اش را تشدید کنید یا یاریی باشد به تمرینات درمانی آنها در خانه. پس باید مراقب باشید؛ مثلا اگر مدام از شما می خواهد که تائیدش کنید که آدم خوبی است، افکارش بد و ناراحت نماینده نیستند، یا اینکه امکان ندارد به کسی لطمه ای بزند، پس باید با هم به یک روانشناس حرفه ای مراجعه کنید تا برنامه ای تعیین برای تمرین شما در خانه بدهد. شما قرار است شانه ای برای تکیه دادن باشید، نه اینکه افکار وسواسی را تغذیه کنید. ممکن است مکالمه های عادی شما به نظرتان عادی و بی ضرر برسند اما می توانند خیلی بیشتر از آنچه فکرش را بکنید به طرف مقابل آسیب بزنند.
از سوال کردن نترسید و از جواب دادن طفره نروید
همانطور که گفتیم افکار مزاحم می توانند کابوس هایی باشند که با فرد زندگی می نمایند. موضوعاتی که افراد وسواسی با آنها اطرافیان را بمباران می نمایند معمولا تابو یا بسیار ناراحت نماینده اند، پس اگر طرف مقابل تان تردید دارد که دقیقا به شما بگوید در فکرش چه می گذرد و یا تصوراتش چه هستند، نترسید و شما از او سوال کنید. حتما تعجب خواهید کرد اگر بدانید با مستقیم نگاه کردن به چشمهایش و پرسیدن این سوال که: به من بگو دقیقا چه چیزی تو را آزار می دهد؟ چقدر می توانید از اضطرابش کم کنید.
البته محدودیت هایی وجود دارد و این نباید رویکرد همیشگی تان باشد. اگر در پی جزئیات باشید و هر بار که موضوعی برای وسواس پیش آمد، در خصوص جزئیات پرس و جو کنید، فشاری که برای شرح این جزئیات به بیمار وارد می گردد می تواند اضطراب را بیشتر نموده و تفکر وسواسی را هم تشدید کند.
به شما هشدار می دهیم: خودتان را برای موارد عجیب و شوکه نماینده هم آماده کنید. OCD می تواند گستره های اخلاقی تان را بهم بزند. وسواس می تواند به صورت خشونت، پدوفیلیا و فراتر از اینها هم جلوه کند. OCD، بدترین ترس های بیمار را در برمی گیرد، او را به این سو و آن سو می برد و ممکن است به شگفت انگیزترین شکل ممکن او را وادار به انجام کاری کند. ترس هایی که فرد بیمار در فکر دارد چیزهایی هستند که هرگز روی نمی دهند اما می توانند باعث شوند او دست به کارهای عجیبی بزند. آیا همسر شما علاقه وسواسی به بچه ها دارد؟ ممکن است تصاویر یا افکاری در فکر داشته باشد که به بدترین شکل ممکن به آنها آسیب بزند. آیا عشق وسواس گونه ای به شما دارد؟ ممکن است تصاویری تراژیک از خیانت شما به خودش در فکر داشته باشد که حتی باعث گردد شما را بکُشد!
نباید فراموش کنید که او از چیزی که در فکرش می گذرد نفرت دارد و افکارش هیچ ارتباطی با آرزوهای قلبی اش ندارند.
به خودتان هم اهمیت بدهید
آخرین توصیه ای که به شما می کنیم این است که خودتان را همانقدر که عزیزان تان را دوست دارید، دوست بدارید. حمایت و مراقبت از فرد دچار اختلال وسواس می تواند گاهی اثرات بدی روی شما بگذارد. ممکن است در این فرایند، فرسوده شوید و در خاتمه روز احساس ناخوشی کنید. اگر فکر می کنید ضروری است برای خودتان هم از مشاور یاری بگیرید حتما این کار را بکنید. با فرد دچار OCD هم روراست باشید، او دوست ندارد به علت مسئله ای که دارد رفتار متفاوتی با او داشته باشید. اگر در فرایند کنترل و درمان او احساس خوبی ندارید به او بگویید، شاید لازم باشد چیزی را تغییر دهید. شاید هرگز متوجه نشوید اما شما قوی ترین عشقی هستید که می توانید او را به سمت کنترل و درمان پیش ببرید.
پ
به نقل از: برترین ها